جهت عضویت در شبکه اجتماعی نمیدونم و دنبال کردنِ صوفياجون تمایل دارید ؟!
شبکه اجتماعی نمیدونم یک شبکه اجتماعی ِ قدرتمند ِ مبتنی بر وب است که کاربران آن میتوانند یک ارسال با طول بیشتر از 200 کاراکتر بهمراه تصویر، ویدئو، لینک و فایل داشته و با دنبال کردن کاربران، افکار و نظرات خود را با سایرین به اشتراک بگذارند. گروهها، کارمندان، همکاران و انجمنها با ایجاد یک شبکه اختصاصی قادر به ارتباط با یکدیگر بوده و به کمک تکنولوژی آراِساِس میتوانند تازه ترینها را پیگیری نمایند. شبکه اجتماعی نمیدونم توسط هر وسیلهی متصل به اینترنت از جمله تلفن همراه دنبالپذیر است!
اجی خوب از صب رفتم خونه مامان بابام عمم اینا از تهران اومده بودن رفتیم اونجا تو حیاط یه خونه اسکیمویی درست کردیم از 11 تا 4 داشتیم اونو درست میکردیم....بعدشم از 5 تا 8 با مسا دوستمو شوهرش امیر با امیر خودم رفتیم بیرون...بعدش از 8.30 تا الانم با شاهینو پسر عمه هامو دختر عممو امیرم داشتیم بازی میکردیم...جات خالی بود اجی...انقد تو شیخ زاهد به ماشینای مردم برف زدیم دهن ماشینا سرویس شد امشب همه ریخته بودن اونجا میزدن همو با ماشینارو....بعدشم رفتیم کاشف السلطنه با تیوپ اومدیم پایین کلی کبود شدیم انقدر خوردیم به چراغ برقو درخچه ها....
شیخ زاهد گرفتم کجاست ولی کاشف کجاست؟؟؟ خوووشبحالت بجاش من صبح کمی اوومدم#نمیدونم
بعدازظهر اووومدم #نمیدونم کمی خوابیدم و غروب هم اووومدم #نمیدونم بعدشم ساعت ۱۱اووومدم #نمیدونم الانم زیر پتو بسر میبرم جایی هم نرفتم از سرما فقط مسافت آشپزخونه به پذیرایی و بالعکس
اتفاقا صبح زنگید منم گفتم نمیام تو برف بیرون آخه بند نیومده که میباریدش ، جولی هم گفتش مامانم میگه این تو روز معمولی میلرزه از سرما همش بعد تو روز برفی باهات میاد بیرون
به به به ارواح شبانه باز اومد بیا که جنازم اومد منتظرش بودی
1392/11/13 - 01:28این گوشیم هنگیده ها شکلکاش که خنده نبود ناراحن بوودن
1392/11/13 - 01:29 توسط Mobile
فردا میام درستشون میکنم
صوفی جونم اخه چرا انقد زود رفتیمن تازه اومدم
1392/11/13 - 01:30الان زوده؟؟؟ از غروب منتظرمااااا :~
1392/11/13 - 01:33 توسط Mobileسلام صوفی جونم کجا میری بمون دیگه
1392/11/13 - 01:34من صوفی نیستم من #روحشم
1392/11/13 - 01:36 توسط Mobileسلوووو خوووش اووومدی
اجی خوب از صب رفتم خونه مامان بابام عمم اینا از تهران اومده بودن رفتیم اونجا تو حیاط یه خونه اسکیمویی درست کردیم از 11 تا 4 داشتیم اونو درست میکردیم....بعدشم از 5 تا 8 با مسا دوستمو شوهرش امیر با امیر خودم رفتیم بیرون...بعدش از 8.30 تا الانم با شاهینو پسر عمه هامو دختر عممو امیرم داشتیم بازی میکردیم...جات خالی بود اجی...انقد تو شیخ زاهد به ماشینای مردم برف زدیم دهن ماشینا سرویس شد امشب همه ریخته بودن اونجا میزدن همو با ماشینارو....بعدشم رفتیم کاشف السلطنه با تیوپ اومدیم پایین کلی کبود شدیم انقدر خوردیم به چراغ برقو درخچه ها....
1392/11/13 - 01:37شیخ زاهد گرفتم کجاست ولی کاشف کجاست؟؟؟ خوووشبحالت بجاش من صبح کمی اوومدم#نمیدونم
1392/11/13 - 01:42 توسط Mobileبعدازظهر اووومدم #نمیدونم کمی خوابیدم و غروب هم اووومدم #نمیدونم بعدشم ساعت ۱۱اووومدم #نمیدونم الانم زیر پتو بسر میبرم جایی هم نرفتم از سرما فقط مسافت آشپزخونه به پذیرایی و بالعکس
کاشف همون مقبره کاشف السلطنست اجی
1392/11/13 - 01:46خوب توام با جولیا دوستات میرفتی بیرون دیگه گلم....همش خونه موندی
اتفاقا صبح زنگید منم گفتم نمیام تو برف بیرون آخه بند نیومده که میباریدش ، جولی هم گفتش مامانم میگه این تو روز معمولی میلرزه از سرما همش بعد تو روز برفی باهات میاد بیرون
1392/11/13 - 01:50 توسط Mobileاجی لباس گرم بپوش زیاد حساس نباش
1392/11/13 - 01:55